مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!

ساخت وبلاگ
پیشترها، در گذشته های نه چندان دور، سبک زندگی، به ارث می رسید. مردمان شبیهِ پدران و مادرانِ خود بودند. همان طور که ژن، شکل و شمایل را به ارث می گذاشت، نوع رفتارشان هم به شدت شبیه هم و گاه حتی کُپی هم بود. پسر را می دیدی انگار پدر را در محضر حاضر شدی. مادر را می دیدی می توانستی شخصیت دختر را تا اندازه قریب به واقع بشناسی. کار به جایی رسیده بود که به ضرب المثل می گفتند "مادر را ببین، دختر را بگیر" درست هم بود. خطای احتمالی کثری ناقابل از صد بود. اما هرچه تقویم ها ورق بیشتری خوردند، هرچه جلوتر آمدیم. هرچه در معرض رسانه ها قرار گرفتیم، این تشابه، کمتر و کمتر شد. تاثیر گذاری هم روی منحنی کاهشی قرار گرفت تا شاهد افزایش تاثیر منحنی تازه ای باشیم به نام مهندسی افکار و سایه زنی های تبلیغات در شهر ذهن آدم ها. زیست بوم و زیست رفتار افراد گواهی می دهد که تبلیغات، اقتدار وراثت و ژن را به چالشی جدی گرفته است. قدرت های دنیا هم در داد و ستد با این واقعیت، طرح های تازه خود را بر دوش تبلیغات و انگاره سازی، در ذهن مخاطب، پی می گیرند. دیگر اگر پدر را سلول به سلول بشناسی از شناخت حداقلی نسبت به فرزندش برخوردار نخواهی شد. اگر می خواهید دختر را بشناسید، شناخت مادر کمک چندانی به شما نخواهد کرد. باید محیطِ زیستِ فکری و شهرستانِ تبلیغی که او را احاطه کرده است، بشناسید. این واقعیتِ جهانی امروز است. ما اگر نمی خواهیم عقب بمانیم. اگر می خواهیم پرچم سه رنگ ما با جانمایه "الله" همچنان در اهتزاز باشد باید زبانِ رسانه را بفهمیم. باید رسم الخط فرهنگی و زبان دنیای دیجیتال را یاد بگیریم. باید تبلیغات را در مدرن ترین شیوه های آن جدی بگیریم. تعلل کنیم، جدی، جدی ما را حذف خواهند کرد. جهان دگر می شود اما قواعد همچن مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!...
ما را در سایت مرا به هدایت مدام مفتخر فرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azad313 بازدید : 33 تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1402 ساعت: 13:52

زندگی را اگر عالمانه نگاه کنیم، هر لحظه اش درسی خواهد داد که با خواندنش، گامی به پیش برداریم. خنده دار و تلخ؛ این ترکیب متضاد زمانی شکل می گیرد که درس نیاموخته از گذشت روزگار می خواهیم برای دیگران آموزگاری کنیم. آن وقت می شویم مصداقِ"ذات نایافته از هستی بخش" که قطعا نمی تواند "که شود هستی بخش". باید خود را شناخت. جهان خود را شناخت آن وقت می توان جانی یافت که جهان را چراغ باشد. مثل آن دکترِ باتجربه که جایی به نقل از او می خواندم که ۴۸ سال است که با افتخار دکترای پزشکی گرفته ام، حالا پس از ٤٨ سال طبابت ، فهمیده ام که" دردسر ، سردرد می آورد؛ و درددل از دل درد مهمتر است!" ما هم که تا دلتان بخواهد، دردِ سر داریم. معلوم است که سردرد خواهیم گرفت و بر منحنی سرسام هم به دو رو خواهیم رفت. دردِ دل هم که فراوان بشود، نه دل درد که همه جوره درد می گیرد آدمی. این جاست که به توصیه های اخلاقی- مذهبی می رسیم که باید گاهی هم نگاه به آسمان داشت. نگاه به ساحتِ بی کران خداوندگاری که خَلقِ خویش را در بلا رها نمی کند حتی اگر آن خَلق، بداخلاق هم باشد. خدا هوای آدمی را دارد حتی اگر آدمیان اصلا حواس شان به خدا نباشد. پیغامش را بارها شنیده ایم که " شروع کن! یک قدم با تو. تمام گام های مانده اش با من" مسئله این است که ما در همان گامِ نخست می نشینیم. اگر اولین گام را برداریم. اگر "حرکت" را به عنوان یک بایستگی بپذیریم خواهیم دید که گام های مانده چگونه به صفر می رسد. خواهیم دید که حرکت چه برکت هایی را در زندگی به ظهور می رساند. این که می گویند حرکت از تو، برکت از خدا، حقیقتی است که در عرصه واقعیت، به فراوانی تکرار شده است. در همه عرصه های زندگی، حرکت، تحول آفرین و برکت آور است. حرکت نباشد، نعمت هم، دو نقطه ا مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!...
ما را در سایت مرا به هدایت مدام مفتخر فرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azad313 بازدید : 33 تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1402 ساعت: 13:52

اهلیت. این کلید واژه ای است که در دوران تبلیغات انتخاباتی همواره مورد استفاده قرار می گیرد. اگر آن را از پرفراوان ترین کلمات در عرصه کاربرد بدانیم، بیراه نرفته ایم، اما کاربستِ این واژه نه در شعار و ادعا که در عمل باید مورد توجه باشد. نامزدها را با این عیار باید سنجید. رأی را هم متناسب با این سنجه باید به نامی تزیین کرد که بتواند زینت اهلیت باشد. قرآن کریم هم بر این مهم به صراحتی تمام در آغازِ آیه 58 سوره مبارکه نسا چنین تأکید می فرماید که: إِنَّ اللَّهَ یَأمُرُکُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها؛ خداوند به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش بدهید! این اهلیت اما در همه زمان و زمینه ها یک جور قاب بندی نشده است بلکه متناسب با جایگاه و ناظر به زمان و کارکرد ها تنظیم و باز تنظیم می شود. صرف خوب بودن انسان و متعبد به عبادات و ادعای التزام نمی تواند اهلیت در حوزه نمایندگی را کادربندی کند. دانستن و توانستن و خواستنِ متناسب به شأن نمایندگی را طلب می کند. اینکه بداند وظایف نمایندگی چیست و چه مسئولیتی در برابر ملت و امروز و فردای کشور دارد. علاوه بر این باید بتواند دانسته های خود را از نظر به عمل درآورد. این دو را هم به خواستن غنی سازی و پشتوانه سازی کند تا بتواند بن بست ها را بشکند. عیارسنجی افراد وظیفه ماست. این خود ما هستیم که باید اهلیت شناسی کنیم و به دارندگان این ویژگی رأی دهیم. باید ببینیم چه افرادی توان نمایندگی و قانون گذاری و انجام تکالیف محوله را دارند. چه کسانی زبان زمان را می فهمند و می توانند در زمین نقشه موفقیت ایران را ترسیم و برای اجرا طرح سازی و ریل گذاری کنند. آیا کسانی که نامشان را بر برگه های رأی می نویسیم می توانند، با وضع قوانین و با نظارت فراگیر خ مرا به هدایت مدام مفتخر فرما!...
ما را در سایت مرا به هدایت مدام مفتخر فرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azad313 بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1402 ساعت: 13:52